هنر در مدرسه ي عشق
 
گروه تئاتر اندیشه شهرستان شوش
تشریح عملکرد گروه

هنر در مدرسه عشق

آنچه در پي مي‌آيد، گزيده‌اي از سخنان و بيانات حضرت امام خميني(ره) دربارة هنر به‌خصوص تئاتر و سينماست، كه نشان‌دهندة ديدگاه روشن و عميق ايشان به هنر و نحوة شكل‌گيري هنر اسلامي در جامعه است، هنري كه از نگاه آن حضرت مي‌بايست با آرمانهاي انقلاب اسلامي سازگار و همراه باشد. امام(ره) اساساً توجه و تأكيد خاصي به مقولة فرهنگ و هنر در جامعه داشته‌اند. اين توجه با جهان‌بيني خاص ايشان و آرمانهاي آن حضرت آميخته است.

و اين مدعا به وضوح در لابه‌لاي سخنان و بيانات ايشان دربارة فرهنگ و هنر كاملاً هويداست. امام خميني(ره) به همان طريقي كه به دنبال پياده كردن اسلام ناب محمدي بودند، سعي داشتند كه فرهنگ و هنر ايران زمين نيز به موازات اخلاق، معنويت و پاكي پيش برود و در جهت هدايت و اصلاح اخلاق جامعه مفيد فايده واقع شود و از ورطة خودباختگي و ابتذال نجات يابد. و اصالت و هويت ايراني اسلامي بودن خود را حفظ كند. چنين ديدگاهي، نيازمند نگاه بسيار ژرف و عميق به مقولة مهم و ضروري هنر است، و آن حضرت با چنين نگاهي به حفظ ارزشهاي اخلاقي در محتواي هنر و فرهنگ تأكيد مي‌كردند. چراكه نگاه سطحي و بيروني به هنر، خصوصاً هنر‌ِ فرهنگ‌ساز و انسان‌سازي، چون تئاتر آن را در خدمت معنويت، كمال و تعالي نمي‌يابد، و از ارزشهاي آن در بين مردم مي‌كاهد و تأكيد امام نيز به حفظ جايگاه هنر در بين مردم بوده است كه اين‌چنين با چشم‌اندازي وسيع و حتي جهاني به آن مانند ديگر ارزشهاي معنوي نگاه مي‌كردند و هنري را والا و مفيد مي‌دانستند كه همراه با تعهد و معنويت و اخلاق باشد. مخالفت با ابتذال، تجددگراييهاي بي‌اساس و خودباختگي فرهنگي در حقيقت دغدغه‌هاي فكري امام(ره) بوده است كه اين مسئله در مورد هنرهاي مختلف ازجمله تئاتر، موسيقي و سينما نيز مصداق داشته است. امام(ره) با بودن و حضور اين هنرها در جامعه و رسانه‌ها موافق و با ابتذال آنها مخالف بوده‌اند. چراكه بي‌ترديد چنين چشم‌انداز روشن و ژرفي وجود هنرها در جامعه را ضروري و لازم مي‌داند. از اين‌رو اين نوع نگرش به مسئلة هنر در جامعه در حقيقت پيش‌زمينه‌اي مناسب براي رشد و بالندگي هنرهاي مختلف در چهارچوب و ضوابط منطقي كه همراه با حفظ ارزشهاي اخلاقي باشد شد. و نيز بستري را مهيا نمود كه موجب شد، بسياري از هنرمندان متعهد با حفظ موازين معنوي و اخلاقي پاي به عرصة فعاليت بگذارند و تئاتر و سينما را كه به لحاظ كيفي سطحي و بعضاً مبتذل بودند در يك مسير روشن، و مطابق با معيارها و آرمانهاي امام خميني(ره) پيش ببرند و موجب شكوفايي آنها شوند.
در رژيم سابق تمام چيزها خصوصاً فرهنگ و هنر، محتوايش عوض شده بود. يعني كسي كه نام سينما را مي‌شنيد خيال مي‌كرد كه آنجا بايد مركز فساد و سوءاخلاق و مركز مخالفت با همه‌چيز باشد، و يا كلمة تئاتر در ذهن انسان چيز مبتذلي بود، كه از آن بهرة فساد برده شود، هكذا همه‌چيز ديگر. و عمده اين است كه ما ذهن اين جوانها و حتي پيرها و روشنفكرنماها را آماده كنيم كه ما خودمان آدم هستيم و اين‌طور نيست كه در همه‌چيز دستمان را پيش ديگران دراز كنيم و حتي اخلاق و زبانمان را نيز از آنها ياد بگيريم، ...عده‌اي هم به نام فرهنگ ايران باستان از اسلام فرار مي‌كردند... و اين‌همه به خاطر اين بود كه ما فرهنگ خودمان را فراموش كنيم.1
امام خميني(ره) در پي تعالي و كمال هنر به‌خصوص تئاتر و سينما بودند تا آن را از ورطة ابتذال و خودباختگي گذشته نجات دهند. جايگاه تئاتر و سينما را در بين مردم و به‌طور كلي در جامعه تعالي بخشند، و آن را عاري از بي‌بندباري بيابند. هرچند كه رسيدن به چنين هنري در هر مقطع از زمان در جامعه سخت مي‌نمايد اما غير ممكن نيز نبود. اين نوع نگاه به تئاتر و سينما حكايت از انديشه‌اي بسيار والا دارد و حتي مي‌توان گفت انديشه‌اي كاملاً هنرمندانه و دلسوزانه كه نه با هنر مخالف است و نه با محتواي آن؛ بلكه با موافق رشد و تعالي هنر است هنري بتواند انسان‌ساز و فرهنگ‌ساز باشد و در خدمت خلق قرار بگيرد و با فرهنگ اصيل ايراني نيز آميخته باشد. نكته‌اي ديگر حائز اهميت است و از طرفي در بيانات امام(ره) نيز ديده مي‌شود. جست‌وجو و تلاش براي دست‌يابي و استقلال فرهنگي است، فرهنگ اصيل ايراني اسلامي كه از وجود رنگ بوي عناصر فرهنگهاي مبتذل و بيگانه بري باشد. لذا مي‌بينيم كه امام(ره) همة اقشار ملت اعم از جوانان و پيران را به بيداري و روشن‌بيني براي حفظ استقلال فرهنگ اصيل ايراني اسلامي ترغيب و تشويق مي‌كردند. و اين‌همه نشانة هدايت و رهبري به سوي رشد و كمال است.

لذا ساختن تئاتري كه مطابق با اخلاق انساني ـ اسلامي باشد زحمت دارد و سينما هم اگر بخواهد چنين باشد نيازمند صرف مدتها وقت است. و هرگز در متن سينما و تئاتر نوشته نشده است كه بايد مركز فساد باشند و هنر آنها هم كه عبارت بود از چيزهاي مبتذل، جز اين نبود كه افراد و جوانان ما را در دانشگاهها و خارج و داخل طوري تربيت كنند كه همه را منحرف سازد.2

از نگاه امام(ره) هنر صرفاً براي نشان دادن يا خودنمايي نيست، خصوصاً هنرهاي نمايشي (تئاتر و سينما) بلكه در خدمت ترويج يك انديشه و فكر بايد باشد و نيز تربيت و تعليم انديشه‌هاي اسلامي و اخلاقي. بنابراين زدودن ابتذال و سطحي‌نگري در امر هنر وظيفة خطير هنرمند است براي رسيدن به آرمان انديشه‌هاي آن رهبر بزرگوار. و نيز براي رسيدن به هنري ناب و متعهد و ايراني، كه با اخلاق، منش و فرهنگ ايراني آميخته باشد. لذا به فرمودة امام(ره) ساختن و رسيدن به چنين هنري زحمت فراوان دارد و نيازمند صرف وقت و زمان بسيار. و اين بر هنرمندان اين مرز و بوم است كه با چنين تفكري پاي در راه آرمانهاي امام(ره) بگذارند. و در پي هنري ناب و ايراني ـ اسلامي باشند.
تئاترهايشان، نمايشنامه‌هايشان، اينها را بايد خيلي مواظب باشيد كه مبتذل نباشد. گاهي سازنده است، واقعاً خوب است، غالباً من از اين تئاترهايي كه در ايران، خودشان تهيه مي‌كنند، به نظرم مي‌آيد خوب است...3
درواقع بري بودن هنر تئاتر از ابتذال و آميختگي با اخلاق و معنويت خواست امام(ره) بوده است. اين هنر با چنين شاخصه‌اي جز با تعهد و زحمت ميسر نمي‌شود. و از طرفي حضرت امام خميني(ره) وجود تئاتر و سينما را براي اقشار مختلف مردم ضروري و لازم مي‌داند، اما مشروط بر آنكه سازنده، مفيد و مملو از فرهنگ ايراني و اخلاق باشد.
امام(ره) در مورد نويسندگان نيز رسالت سنگيني را بر عهدة آنان قرار مي‌دهد. ايشان معتقد بودند كه قلم بايد در خدمت بيان آن چيزي باشد كه يك ملت را نجات دهد و آزادي را براي امت به ارمغان آورد، چرا كه قلم‌فرسايي بيهوده، كه دردها را نگويد و رازها را برملا نكند ارزشي ندارد. و لذا نوشتن بايد در خدمت ترويج معنويت و آزادي انديشه و بيان باشد.
آقايان! شما نويسندگان الان تكليف بسيار بزرگي بر عهده‌تان هست، پيش‌تر قلم شما را شكستند، الان قلم شما باز است لكن استفاده از قلم در راه آزادي ملت، در راه تعاليم اسلامي بكنيد... الان از قلمتان استفاده كنيد و براي خير اين ملت و براي خير اين جامعه قلم‌فرسايي كنيد.4
اين رسالتي كه امام(ره) بر عهدة اهل قلم، گذاشته‌اند، در حقيقت يك تكليف سنگين است و نيازمند يك تعهد ديرينه به قلم. و نيز نيازمند حفظ حرمت قلم و قداست كلمه، زيرا كلمه مقدس است، و قلم، اين زبان. پر از سكوت و هميشه برنده، از نگاه امام(ره) بايد در خدمت فرهنگ‌سازي، تعالي هنر و رشد اخلاق و معنويت باشد. و در ارائه انديشه‌هاي ژرف و بينش روشن به خلق‌الله يكه‌تاز ميدان باشد. و نيز در مورد وظيفة نويسندگان در اصلاح اخلاق جامعه مي‌فرمايند:
اين عهد بزرگي است به دوش شما، مسئوليتي بزرگ است، و بدانيد كه يك روز از باب اين مسئوليت سؤال خواهد شد و آن‌وقت چيزي پنهان نخواهد ماند، دل شما، عليه شما شهادت مي‌دهد، دست شما عليه شما شهادت مي‌دهد، خود اعضا بر ضد انسان، اگر خلاف كرده باشد، شهادت مي‌دهند... اگر تيراژ روزنامه‌اي دويست هزار باشد، پانصد هزار نفر آن را مطالعه مي‌كنند. اگر انحراف باشد پانصد هزار نفر را منحرف مي‌كند و اين مسئوليت كوچكي نيست، ...نشريه بسيار خوب است و در صورتي كه محتواي آن آموزنده باشد و دست‌اندركاران آن متعهد باشند، اين نشريه رأس همة امور مي‌شود. انسان اگر انصاف داشته باشد، بايد به خاطر مردمي كه قلمها را براي اينها آزاد گذاشته‌اند، از قلم و قدمش استفاده كند، و ديانت هم اقتضاي همين را مي‌كند. ما بايد نشرياتمان مفيد باشد و اخلاق جامعه را اصلاح كنيم.5
قلم، فكر و انديشة نويسندگان بايد در جهت اصلاح اخلاق جامعه قرار بگيرد، زيرا نوشتن براي مردم و براي جامعه‌اي كه مخاطب قرار مي‌گيرد اگر به بيراهه برود، جامعه را نيز از صراط مستقيم منحرف مي‌كند، اين همان نكته‌اي است كه امام(ره) روي آن تأكيد مي‌كند و معتقد است كه قلم نويسنده، بايد پاك باشد و پاك بنويسد، تا مردم را پاك كند و اصلاح اخلاق جامعه را سرلوحة مسئوليتش قرار دهد. يك قلم مي‌نويسد درحالي‌كه هزاران نفر آن را مي‌خوانند، لذا مسئوليت نويسندگان در عرصه‌هاي مختلف خصوصاً تئاتر و سينما از نظر امام(ره) بسيار خطير و سنگين است، چراكه مخاطب آنها جامعه است. پس به آنچه قرار است نوشته شود بايد انديشيد، و مي‌بايست قداست و حرمت قلم و جامعه‌اي را كه با اخلاق و معنويت و جهان‌بيني اسلامي گره خورده را حفظ كرد

اما قلمهاي شما يك قلمهايي است كه چنانچه لغزش بكند، گاهي يك ملت را لغزش مي‌دهد. راديو تلويزيون يك دستگاهي است كه چنانچه فاسد از كار در بيايد، يك ملت را فاسد مي‌كند... قلمهاي شما اگر خداي نخواسته لغزش بكند و آن تعهدي كه براي خداي تبارك و تعالي بايد داشته باشيد، غفلت از آن بكنيد، اين‌جور نيست كه به خود شما ضرر بزند، به خود شما، عائله شما، دوستان شما، ملتهاي شما و كساني كه هم مذهب شما و هم دين شما هستند،‌به همه ضرر مي‌زند. پس يك ضرر مضاعف است؛ مثل يك ضرر كوچك نيست... شما [نويسندگان] چنانچه ـ خداي نخواسته ـ توجه به اين مسائل نكنيد، يك مسئوليت بسيار خطير داريد پيش مردم، پيش ملتهاي دنيا و بزرگ‌تر اينكه پيش خدا مسئوليت داريد... و اگر شما اين قلمي كه دستتان هست قلم ارشادي باشد، مي‌توانيد كه يك ملت را به راه راست هدايت كنيد و مي‌توانيد كه مردم را از انحرافات نجات بدهيد... آن كسي كه مي‌گويد من مي‌خواهم مردم را ارشاد كنم، از قلمش انسان مي‌فهمد كه مسئله، مسئلة ارشاد است يا مسئله، مسئلة چيزهاي ديگر است.6
از نگاه حضرت امام خميني(ره) قلم، بايد در جهت هدايت مردم و ترويج اخلاق و معنويت قرار بگيرد. و ماحصل قلم و قلم‌فرسايي خواه با نمايشنامه باشد يا هر نوع متن ديگر مي‌بايست آميزه‌اي از تعهد، اخلاق، و هنر اسلامي باشد. زيرا مخاطبش، جامعه‌اي است اخلاقي. كه در عين ارتباط با اثر خلق شده تحت تأثير نيز قرار مي‌گيرد. لذا قلم و اثر خلق‌شده توسط قلم، تأثيرگذار است و نيز در تاريخ نيز خواهد ماند و حتي آيندگان نيز به آن رجوع خواهند كرد. بنابراين از ديد امام(ره) اين تعهد و مسئوليت بسيار خطير و سنگيني است بر گردن هنرمندان و نويسندگان كه آنچه را كه خلق مي‌كنند را در راستاي هدايت مردم و تأثيرگذاري مثبت بر مخاطبان قلمداد كنند، تا در جامعه‌اي كه بر مبناي اخلاقيات و معنويت پايه‌گذاري شده مفيد فايده واقع شود. اين نوع نگرش به هنر و اين نوع نگاه به نويسنده و قلم حاصل انديشه‌اي ژرف و فكري بسيار روشن است كه آن حضرت بر اساس آن مسائل حساس را تجزيه و تحليل مي‌نمودند و سعي داشتند كه تمامي مسائل تأثيرگذار در جامعه، خصوصاً هنر را با جهان‌بيني اسلامي درهم بياميزند تا هنرمندان پاي در راه معنويت و هدايت جامعه به سوي رستگاري قرار دهند و اين آرماني بود بسيار بزرگ كه رسيدن به آن مستلزم زحمت فراوان بوده است و نيز نيازمند، وجود هنرمنداني متعهد و صاحب ديدگاه.
ما همچو مغزمان تهي شد كه صنعتهاي خودمان را دست ازش برداشتيم. صنعتهاي كاشي‌كاري، صنعتهاي منبت‌كاري، صنعت قالي‌بافي، صنعتهاي زري‌بافي، مخمل‌بافي. اينها همه كم‌كم با تبليغات متفرقه كه اين دولتهاي فاسد هم به آن دامن زدند... يكي بعد از ديگري فراموش شد، صنعتهاي ما هم فراموش شد. براي اينكه ما را عاشق غرب كردند...7
تأكيد امام(ره) به حفظ ارزشها و وجود تعهد در هنرمندان صرفاً معطوف به نويسندگان و هنرمندان تئاتر و سينما نبوده، بلكه چشم‌انداز ايشان بسيار گسترده بوده و تمامي هنرها را در بر مي‌گيرد و معتقدند كه ما مي‌بايست در همة هنرها به اخلاق پايبند باشيم و به تمامي بكوشيم كه در همة هنرها خودكفا باشيم و در عين حال اصالت آنها را نيز حفظ كنيم، چراكه وجود همة هنرها براي جامعه و مردم ضروري است. لذا همگي آنها بايد در راستاي اهداف اعتقادات ما باشند و نيز آن حضرت به حفظ و نگهداري هنرهاي سنتي و اصيل ايراني نيز تأكيد زيادي داشته‌اند تا در ورطة فراموشي قرار نگيرند. چراكه تجلي فرهنگ اصيل اين مرز و بوم هستند و براي آنها نيز بايد همچون ديگر ارزشهاي معنوي، حرمت بسيار قائل شويم و در ترويج آنها در ميان مردم بكوشيم و از طريق آنها فرهنگ خود را به خارج از مرزها انتقال دهيم، نه آنكه با تجددگراييهاي مفرط و ناآگاهانه كه امروزه نيز گريبان برخي از كوته‌فكران را گرفته، صرفاً پذيراي فرهنگ بيگانه باشيم. اين همان نكته‌اي است كه امام(ره) در بياناتشان هميشه روي آن تأكيد و توجه خاصي داشتند. و اينك بر هنرمندان متعهد است تا چنين رويه‌اي را پيشة خود سازند و در راه پرفراز و نشيب خود آن چراغ به‌عنوان هدايت قرار دهند.
در بخشي از بيانات امام(ره) در تجليل از هنر و هنرمندان آمده است:
خون پاك صدها هنرمند فرزانه در جبهه‌هاي عشق و شهادت و شرف و عزت سرماية زوال‌ناپذير آن‌گونه هنري است كه بايد، به تناسب عظمت و زيبايي انقلاب اسلامي، هميشه مشام جان زيباپسند طالبان‌ِ جمال حق را معطر كند، تنها هنري مورد قبول قرآن است كه صيقل‌دهندة اسلام ناب محمدي ـ صلي‌الله عليه و آله و سلم ـ اسلام ائمة هدي ـ عليهم‌السلام ـ اسلام فقراي دردمند و... باشد. هنري زيبا و پاك است كه كوبندة سرمايه‌داري مدرن و اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومايگي و... باشد. هنردر مدرسة عشق نشان‌دهندة نقاط كور و مبهم معضلات اجتماعي، اقتصادي، سياسي و نظامي است. هنر در عرفان اسلامي ترسيم‌ِ روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسيم تلخكامي گرسنگان‌ِ معضوب‌ِ قدرت و پول است. هنر در جايگاه واقعي خود تصوير زالوصفتاني است كه از مكيدن خون فرهنگ اصيل اسلامي، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مي‌برند، ... هنرمندان ما تنها زماني مي‌توانند بي‌دغدغه كوله‌بار مسئوليت و امانتشان را زمين بگذارند كه مطمئن باشند مردمشان بدون اتكا به غير، تنها و تنها در چهارچوب مكتبشان، به حيات جاويدان رسيده‌اند.8

درواقع هنر سلاحي مطمئن براي تسكين دردها و آشكار نمودن بي‌عدالتيهاست، و نيز سلاحي براي اصلاح جامعه از ناپاكيهاست و اين امانتي است گران به دوش هنرمندان متعهد، كه آن را در جهت ديدگاهي به كار برند كه آن حضرت داشتند، اصلاح هنر به وسيلة هنر متعهد و اسلامي، غني‌سازي فرهنگ اصيل ايراني و حفظ استقلال آن، و زدودن ناپاكيها و عناصر بيگانه از آن از نظر امام(ره) مهم‌ترين وظايف كساني است كه در عرصة فرهنگ و هنر فعاليت دارند.
در مجموع از حسن توجه و عنايت عميق امام خميني(ره) نسبت به مقولة هنر، همين مسئله كافي است كه ايشان به مسائلي تأكيد داشتند كه در جهت هدايت درست‌ِ اذهان عمومي و حتي هنرمندان قرار بگيرد و هنر به لحاظ صوري و ماهوي با معيار حاكم بر جامعه و فرهنگ جامعه تطابق داشته باشد. از اين پس پيروزي انقلاب اسلامي در اكثر موارد مشاهده مي‌شود كه هنرمندان هنرهاي مختلف، پرارزش‌ترين گنجينه‌هاي هنري خود را با زينتهاي پرارزش ديدگاه امام(ره) آراستند و آثاري گران‌بها خلق نموده‌اند كه در عرصة خارجي نيز مورد توجه و تحسين واقع شده‌اند، همگان را با خلق آثارشان مبهوت و حيران سازند.


منابع و مأخذ:
1
ـ صحيفة نور / جلد هجدهم / ص 216 و 215 / سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
2
ـ صحيفة نور / جلد هجدهم / ص 217 / سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
3
ـ صحيفة نور / جلد هجدهم / ص 290 / سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
4
ـ صحيفة نور / جلد ششم / ص 191ـ188 / سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
5
ـ صحيفة نور / جلد چهاردهم / ص 385 و 384 / سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
6
ـ صحيفة نور / جلد چهاردهم / ص 398 و 397 / سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
7
ـ صحيفة نور / جلد يازدهم / ص 221 و 220 / سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
8
ـ صحيفة نور / جلد بيست و يكم / ص 145 / سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





جمعه 13 دی 1392برچسب:, :: 22:23 ::  نويسنده : روابط عمومي گروه